*حسین حاجی هاشمی
عمریست که هر روز تو را آماده ست
در راه تو ای عشق سر و جان داده ست
یک عمر برای تشنگان آب آورد
این مشک که در پای فرات افتاده ست
*کتایون شیخی
محرم آمد و دل زیر و رو شد
فضای سینه در ماتم فرو شد
برای خوندن یک رکعت از عشق
زلال اشک ها آب وضو شد
بی تاب تر از ابر بهاری بودند
هیهات من الذله جاری بودند
سوگند به هر چه نام آب است بر آن
این تشنه لبان تشنه یاری بودند